خوف در قرآن

0 1,789

خوف از خدا

 

بارها این عبارت را در معانی آیات قرآن، در احادیث یا روایات خوانده ایم. با توجه به معنای کلمه اولین چیزی که فکر می کنیم واژه ترس است. می گوییم مگر خدا ترس دارد؟ مگر خدا موجودی ترسناک است؟ همه می گویند خدا مهربان و رئوف است پس چرا باید از او بترسیم؟

از عبارت ” خوف از خدا” دو برداشت می شود؛ یکی خوف خداوند به معنای درک عظمت و هیبت اوست و دیگری خوف از خداوند به معنای خوف از عدالت خداوند است. ذات خداوند بزرگی و مهربانی است و آنچه که به ذات الهی او مربوط است محبوبیت و محبت است. اما آنچه به انسان مربوط می شود همین خوف است.

ترس از خداوند به معنای ترس از عدالت اوست؛ و اما آیا اگر پرهیزگار و متقی باشیم باز هم باید از او خوف داشته باشیم؟ ترس از خداوند و ترس از عدالت او برای کسانی است که بدکار هستند؛ برای کسانی که قصد توبه ندارند و از کرده خود پشیمان نیستند و با افتخار گناهشان را فریاد می زنند؛ آنان که حق را ناحق می کنند. آنان هستند که باید از عدالت الهی بترسند.

اما همین هم برای ما جای بحث است؛ نباید این گونه باشد که با وجود رعایت برخی از احکام و برخی از واجبات دین؛ به خودمان ببالیم و خوف از خداوند را در وجودمان از بین ببریم. باید هر روز اعمال خودمان را بررسی کنیم و ببینیم تا درستکار شدن و مسلمان واقعی شدن چقدر راه داریم. هر روز و هر لحظه باید برای اعمال بدمان از عدل الهی بترسیم و بترسیم از اینکه پیش از آنکه توفیق توبه نصیبمان شود از دنیا برویم.

مقایسه نکنیم.. دست برداریم از این مقایسه کردن ها که فکر می کنیم چون اشتباهاتی در افرادی با ظاهر دین می بینیم یا اشتباهاتی در مقاماتی از جامعه ببینیم خودمان را با آن ها مقایسه کنیم و بگوییم …من خوبم..من مثل اینها نیستم ..من از خدا چرا بترسم..اینها باید بترسند… نه اینگونه نیست..ملاک ما ..الگوی ما مولا امیر المومنین علیه السلام و زهرا اطهر سلام الله علیها هستند. خودمان را با شیوه رفتاری و زندگی آنها مقایسه کنیم و هر ثانیه بکوشیم تا نزدیک ترین رفتار را به رفتار آنها داشته باشیم. این مقایسه صحیح است که سبب می شود مراقب لحظه لحظه کردارمان بشویم و از عدل الهی خوف کنیم و تصمیم به اصلاح رفتار خویش کنیم.