بخوانیم و تامل کنیم
متن این آیه را شاید از زبان خیلی ها شنیده باشید!
“لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها: هیچ کس را بیش از توانایی اون تکلیف نمی کنیم”
با توجه به برداشت های اشتباهی که برخی از این آیه شریف می کنند توضیحاتی صحیح را از مفهوم این آیه بیان می کنیم.
به یک نفر میگوییم: چرا سر کارت با لحن تند با دیگران حرف میزنی! میگوید اعصاب ندارم دست خودم نیست.. میگوییم گناه است برکت را از زندگیات میگیرد..می گوید: نخیر خدا می دونه من حوصله ندارم خود قرآن هم گفته لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
به یک نفر دیگر میگوییم: چرا درباره سوالات دینیات تحقیق نمی کنی و دنبال جوابهایش نیستی! می گوید: وقت ندارم و اینکه مفاهیم دینی سنگین است ..من نمیفهمم…می گوییم: چطور برای خواندن زبان خارجی یا کامپیوتر یا … که آن هم سخت است کلی تلاش می کنی و زمان می گذاری تا بفهمی..این موضوع را نمیتوانی؟ می گوید: نه..فرق داره..خود قرآن هم گفته لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
به دیگری می گوییم: چرا با فرزندانت نامهربانی می کنی و چرا محبتی که دین دستور داده را نمیورزی؟ فرزند شرعاً حق بزرگی بر گردنت دارد. میگوید: در حد توانم وقت می گذارم بیشتر نمیتوانم! میگوییم: در حد توانت یعنی همین سر سفره نشستن و دغدغه خوراک و پوشاک فقط؟ می گوید: شما چرا سخت می گیرن.. خود قرآن هم گفته لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
قطعا شما هم هزار هزار از این مدلها را دیده اید! اما به راستی آیا منظور قرآن در این آیه از “تکلیف” این بوده که ما هر کاری که زورمان آمد انجام دهیم را با این آیه پوشش دهیم یا هر جا دیدیم سخت است از این آیه استفاده کنیم؟؟
خیر اینطور نیست!
کلمه تکلیف در این آیه اشاره به دو موضوع مهم اشاره دارد: 1- اشاره به شریعتی که از پیامبران و بزرگان دین انتظار می رفته است؛ به عبارت دیگر یعنی از ما بنده های معمولی آن توقعی که خداوند از پیامبرانش داشته؛ ندارد. 2- اشاره به تکلیف شرعی مگر در زمانی که عسر و حرج برای انسان باشد.
شخص بیمار است و نمیتواند ایستاده نماز بخواند؛ شخص زخم معده دارد نمیتواند روزه بگیرد و مسایل این چنین! اینجاست که می تواند نماز نشسته بخواند؛ یا کفاره روزه بدهد پس بیش از توانایی او؛ تکلیفی بر گردنش نیست.
از آیات مبین برای راه در رو..برای فرار از مسئولیت استفاده نکنیم.
و الله خیر الحاکمین